سفر به مشهد
جای همه دوستان خالی ماه رمضان ما 3روزی رفتیم مشهد
من خیلی دلم میخواست که رمضان بریم مشهد،اون حال و هوای مغرب و افطار حرم رو خیلی دوست داشتم که برم.
اما مامان بخاطر اذیت شدن عارفه قبول نمیکردم بریم.
ولی با اصرار های من بلاخره راضی شد و رفتیم.
اما بخاطر عارفه کلی استرس داشتیم چون اولین سفری بود که به این راه دور میرفتیم.
یادش بخیر عارفه پارسال تو دل مامان بود که رفتیم و هنوز خبر نداشتیم که نی نی دختره یا پسره.
منم دعا میکردم و از امام رضا میخواستم نی نی سالم باشه فقط.امسال با خود عارفه رفتیم.و تشکر کردم از امام رضا.
ولی خداروشکر به خوبی رفتیم و برگشتیم.
اینم از عارفه جون ما در حرم مام رضا
ماکت حرم زیبای اما رضا.
انشاالله قسمت همه بشه
بفرمایید ادامه مطلب سفر به روایت تصویر مارا ببینید
سفر به روایت تصویر.
قبل از رفتن موقع بستن چمدون.عارفه جون داخل چمدون
رفتنه ساعت 6 صبح پنجشنبه 11تیر پرواز بود از فرودگاه مهراباد.
.ساعت حدود5صبح که فرودگاه رسیدیم از سر و صدای اونجا بیدار شدی.تو فرودگاه بیدار بودی تا وقتی که سوار شدیم.
بهمون لطفی که کردن صندلی خوبی رو که قسمت جلو هواپیما بود و جلوی پامون جا بود برامون گذاشتن که ما نی نی داریم اذیت نشیم.وگرنه که جامون اون عقب بود.
عارفه خداروشکر در طول پرواز خوابید.همش نگران بودیم گوش درد نکنه.
وقتی ساعت حدود7:10 رسیدیم بیدار شد
و بعد رفتیم سوئیت همه امون خوابیدیم.تا عصر
شب هم رفتیم حرم و قسمتمون شد افطاری حرم هم خوردیم و بعد از دعای باصفای کمیل برگشتیم.
اون شب تولد امام حسن بود و چراغونی کرده بودن.خیلی زیبا
به به قربون حرم باصفات برم امام رضا.قسمت کن بیان همه اونایی که دوست دارن بیان زیارت
بعد دیگه خسته شدی خوابوندیمت
یه روز دیگه
ابجی نازنینم زیارتت قبول تو بیشتر از ما زیارت کردی و دستت رسید
حرم موقع جز خوانی
خانم خادم گفت میخواد اقای فیلم بردار از عارفه جون فیلم بگیرن و تو تلویزیون پخش کنن.ابجی جون معروف شدی
رستوران.ابجی جون تا دلت خواست بهم ریختی ابرو برامون نزاشتی
بعد از 3روز شنبه 11تیرماه ساعت 8شب پروازمون بود و برگشتیم
فرودگاه مشهد و عارفه جونم خواب
جای همه گی خالی .انشاالل قسمت همه بشه.