عارفه جونعارفه جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

خواهرانه

سال نو مبارک

باتو هرروزم بهار و هرساعتم عید است. سال نوت مبارک عششقم     سلام دوستای عزیزم سال نوتون مبارک . امیدورام سال خوب و پربرکتی رو داشته باشین.   ببخشید بابت تاخیر اما گفتم زودتر از همه بیام سال جدید رو تبریک بگم   ...
29 اسفند 1394

اولین رمضان. عید فطر

سلام عزیزه دل ابجی.عیدت مبارک.اولین عید فطرت مبارک نفسی. اولین رمضانت مبارک. این هم عکس از روز اول ماه مبارک رمضان       امسال ماه رمضان با حضور تو خیلی خوب بود و یه حال و هوای دیگه داشت .سرمون حسابی گرم تو بود و روزا برامون زود میگذشت. و البته بگم که دیگه خواب هم برامون نزاشته بودی.شب ها که دیر میخوابیدیم صبحا هم که شما زود بیدار میشدی. موقع افطارم هم که سفره درست و حسابی نداتشیم.همه چی رو از توی سفره میخواستی بکشونی.و برداری و بخوری.از همه بیشتر هم علاقه به سبزی و خرما داشتی   .   یه شب که افطاری رفته بودیم مهمونی خانوم بالای سفره  نشسته   ...
27 تير 1394

8ماهگیت مبارک

8 ماهگیت مبارک عشقم.     قربونت برم خوشگل خانوم که داری دست میزنی      بریم سراغ اتفاق ها و پیشرفت ها این ماه. این ماه عشقم پربرکت بود چون ماه رمضان بود. 28خرداد اولین روز رمضان بود که شما شروع به دست زدن کردی.هووورااا ابجی باهوشم..یکدفعه خودت دست زد .   ا وایل ماه8خنده های جدید یاد گرفتی .از ته دل میخندی و ذوق های میکنی.خیلی جالب.   28خرداد برای اولین بار بهت زرده تخم مرغ دادیم.اندازه یه نخود.که بدت نیومد و خوردی.     31خرداد برای اولین بار النگو دستت کردیم.چقد هم به دستت میومد.     از 31خ...
25 تير 1394

سفر به مشهد

جای همه دوستان خالی ماه رمضان ما 3روزی رفتیم مشهد من خیلی دلم میخواست که رمضان بریم مشهد،اون حال و هوای مغرب و افطار حرم رو خیلی دوست داشتم که برم. اما مامان بخاطر اذیت شدن عارفه قبول نمیکردم بریم. ولی با اصرار های من بلاخره راضی شد و رفتیم. اما بخاطر عارفه کلی استرس داشتیم چون اولین سفری بود که به این راه دور میرفتیم. یادش بخیر عارفه پارسال تو دل مامان بود که رفتیم و هنوز خبر نداشتیم که نی نی دختره یا پسره. منم دعا میکردم و از امام رضا میخواستم نی نی سالم باشه فقط.امسال با خود عارفه رفتیم.و تشکر کردم از امام رضا. ولی خداروشکر  به خوبی رفتیم و برگشتیم. اینم از عارفه جون ما در ح...
15 تير 1394

7 ماهگیت مبارک عشقم

سلام جووووون دلم سلام عمرم نفسم.7ماگیت مبارک.       7 ماه با تمام سختی ها  و خوبی ها و خوشی هاش تموم شد.   وای که چه زود این روزهای قشنگ کناره تو میگذره.   بعضی اوقات میشینم فکرمیکنم تو  همون نوزاد ریز میزه 2300کیلو گرمی هستی.که حالا بزرگ شدی.انقد کوچولو بودی که همش میگفتم کی بزرگ میشی.حالا مثل برق عمرها داره میگذره.   ابجی جونی اینو فقط بدون که خیلی دوست دارم.خداروشکر میکنم که کناره ما سالم و سلامت هستی. خدایا به همه مامان های منتظر نی نی بده و دامنشون رو سبز کن. بفرمایید ادامه مطلب با کلی عکس از عارفه جون   &n...
25 خرداد 1394

نیمه شعبان

ابجی نازنینم عیدت مبارک.دعا کردم امام زمان محافظت باشه.و هرچه زودتر امامون ظهور کنه. 12خرداد که 6ماه و 18روزه بودی رفتیم بیرون یه دوری تو خیابون ها زدیم و از جلوی حرم حضرت معصومه رد شیم و سلام دادیم و از تو ماشین عکس انداختیم چون شب عید بود و خیلی شلوغ بود نمیشد رفت.از تو عکس مشخص هست که خیابون ها ترافیک بود.شدید     13خرداد روزه نیمه شعبان.برای اولین بار بردیمت مسجد مقدس جمکران.     ای قررررربـــــــــــــــــــــونت برم قشنگم  که داری انگشت میخوری ...
14 خرداد 1394

واکسن6ماهگی

25 اردیبهشت که 6ماهت تموم میشد و روز واکسنت بود. روز جمعه بود نشد واکسن بزنیم. و فرداش 26 هم مبعث پیامبر بود و تعطیل بخاطر همین واکسن گل دختری 2روز به تاخیر افتاد و واکسنت رو 27 ام زدیم. وزن هم 6300 بود همه چی خوب بود.اومدیم خونه و قطره استامینوفن خوردی و خوابیدی و تا عصر همه چی خوب بود.اما از عصر شکمت شل شد و اسهال شدی.همراه با درد و گریه.معلوم بود گریه ها بیشتر از دلت هست. خیلی گریه کردی شب هم .یکسره گریه میکردی.خیلی دلسوزانه.این سری بیشتر از دفعه های قبل اذیت شدی. شب یکم خوابیدی اما نصف شب باز بیدار شدی از حدود ساعت 4تا 6صبح گریه میکردی فقط.بمیرم برات خیلی درد کشیدی خوابت میومد اما نمیتونستی بخوابی.نماز صبح بود...
1 خرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خواهرانه می باشد