عارفه جونعارفه جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

خواهرانه

اولین باری که فهمیدم شما اومدی

1393/5/29 14:20
نویسنده : آبجی فاطمه
689 بازدید
اشتراک گذاری

میخوام بگم از اولین باری که فهمیدم اومدی تو دل مامانجشن.سه شنبه1اردیبهشت بود فهمیدم.که شما9هفته ای بودی نفسمبوس.

          

بگم از اون روز:

 

 

چند وقتی بود مامان حال همیشگی خودش رو نداشت.صبح ها ورزش نمیرفت وسرگیجه داشت ومیخوابید.حال خوبی نداشت.منم اصلا شک نمیکردم به بارداریش.

 یه روز که کلافه شدم از اینکه انقدر حال خوبی نداره بهش گفتم:توچقدر حالت بدهشاکی.گفتش من حالت دریا زدگی دارمو خندید( چند وقت پیشش از تلویزیون باهم شندیده بودیم اونایی که باردار هستن احالشون مثل دریا زدگی هست)این حرف رو از قصد گفت.چون فکرکنم روش نمیشد طوری دیگه بگه.منم فکر کردم شوخی میکنه ومنم باهاش مسخره بازی کردم وتموم شد...

اما این حالت های مامان تموم نشد.یه روز در حین ناباوری فکرکردم نکنه واقعیت داشته باشه.گفتم پاشم برم دفترچه بیمه اش رو نگاه کنم که انقدر دکتر میره چی براش نوشته.یواشکی رفتم دیدمچشمک نوشته:سونوگرافی بررسی قلب جنین...وااااای خداااای من این چی میتونه باشه...یعنی من دارم درست میبینم؟؟؟؟؟تعجبیه حال وصف نشدنی داشتم.انگار اب یخ ریختن روم.فکرشو نمیکردم.باورش برام فوق العاده سخت بود.

آخه من کوچیک تر که بودم ارزوی یه خواهر یا برداری کوچیک داشتم ودعا میکردمو وبه بابا ومامانم هم میگفتم دعا کنن خدا بهمون نی نی بده. نمیدونستم که نی نی چجوری بجود میادخجالت.اما اون موقع ها کسی به حرفم گوش نمیداد.نمیدونم مامان اینا نمیخواستن.یا باردار نمیشده...

خلاصه بگم که خیلی حرفام طولانی شد.مهم الان هست که من کلی خوشحالم از اومدن شما بوسمحبت.فقط سالم بیا. 

دعا میکنم که خدا یه نی نی سالم وبدون هیچ عیب ونقصی بهمون بده ومارو خوشحال کنه.همچنین دعا میکنم برای همه مامانای باردار واونایی که باردار نمیشن.زودی نی نی سالم بیاد تو بغلشون.الهی امین 

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان مریم
3 شهریور 93 8:02
سلام فاطمه جون نویسندۀ وبلاگ خودتی؟ خودت الان بارداری؟ آخه یه جوری مطلب رو نوشتی من نفهمیدم الان کی به کیه کی بارداره؟ کی داره مینویسه به هر حال امیدوارم موفق باشی عزیزم
آبجی فاطمه
پاسخ
سلام مریم جون.مرسی سلامت باشی عزیزمبله نویسنده خودم هستم اما من باردار نیستم و دارم برای خواهر تو دلی مینیوسم.از قصد مبهم نوشتماما مشخص بودا.میخواستم اول از زبون مادرم بنویسم.اما گفتم شاید نتونم حس های مادری رو به زبون بیارم.
نیلوفر
3 شهریور 93 16:39
فروش عروسک های دستبافت و قابل شستشو مناسب برای هدیه و سیسمونی متفاوت و شیک (این عروسک ها بسیار بادوام هستند و به خاطر نداشتن قطعات جداشونده برای کودکان مناسب هستند) به وبلاگم سر برنید http://honarhayeme.blogfa.com/
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خواهرانه می باشد